هشدار: علایم اولیه دیابت را بشناسید


در حقیقت وقتی افراد دچار حملات قلبی یا سکته می‌شوند، مشاهده قند خون بالا در آنها امری طبیعی است. درواقع بیش از 70 درصد از حملات قلبی ناشی از دیابت نوع 2 هستند.

اما خبر خوب این است که در صورت شناسایی و آغاز درمان دیابت در مراحل ابتدایی نه تنها می‌توانید از بروز برخی مشکلات جدی نظیر حملات قلبی و سکته جلوگیری کنید، بلکه در برخی مواقع نیز منجر به درمان قطعی دیابت نیز بشود.

به گزارش پایگاه اینترنتی «هلث لاین»، برخی از علائم اولیه بیماری دیابت که می‌تواند نسبت به تشخیص به موقع و درمان آن موثر باشد، شامل موارد ذیل هستند.


[ بازدید : 192 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ دوشنبه 28 دی 1394 ] [ 22:31 ] [ یحیی صدیقی ]

آرام


اگر فریاد بزنی،صدایت را می شنوند ولی اگر آرام سخن بگویی به حرفت گوش می دهند !

باید قدرت کلمات مان را بالاتر ببریم نه صدای مان را...

گل ها با رعد و برق رشد نمی کنند،طراوت باران آنان را به وجد می آورد.

روزتان پر از امید و بشارت.


[ بازدید : 194 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ يکشنبه 27 دی 1394 ] [ 22:20 ] [ یحیی صدیقی ]

چه ورزش هایی برای کمردرد خوب است؟


ممکن است احساس کنید استراحت برایتان خوب است اما تحرک نیز برای کمرتان خوب است.

چه ورزش هایی برای کمردرد خوب است؟

ورزشهایی برای درد پایین کمر وجود دارند که می توانند عضلات کمر، شکم و پا را تقویت و قوی نمایند. این ورزشها به حمایت از ستون فقرات کمک کرده و کمردردرا آرام می کنند. همیشه پیش از انجام هر ورزشی برای کمر درد، از پزشک متخصص درباره آن سوال کنید. بسته به عامل کمردردو شدت آن، برخی ورزشها ممکن است برای وضعیت شما توصیه نشود و زیان بخش باشد.


[ بازدید : 188 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ يکشنبه 27 دی 1394 ] [ 22:17 ] [ یحیی صدیقی ]

فاصله


يه وقتايي فكر مي كردم مثل باروني،

عاشق بارون شدم

ولي حالا مي بينم خود باروني و منم تشنه ي بارون

اما اينور ديوار فاصله!

خدا كنه ديوار فاصله بريزه...


[ بازدید : 199 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ يکشنبه 27 دی 1394 ] [ 22:14 ] [ یحیی صدیقی ]

چراغون


تمام در و ديوار چراغون شده امشب

چقد گل ،

چقد غنچه فراوون شده امشب

ببين سبزشده كيف و مدادت

چه خندان شده اند مشق و كتابت

چقدر ماه بلند است

هوا خوب،

نه گرم است ؛ نه سرد است

نسيم مي وزد از دور،

چه آرام،چه پر شور

سحر از سرشب هست،

همه جا شده پر نور

چقد شب شده زيبا

چه جشني شده بر پا

هم اينجا ،

هم آنجا ،

همه جاي اتاقت شده رنگي

چه دنياي قشنگي

ببين پنجره باز است،

يه گنجشك!

چه ناز است

ببين واي ! چقد قاصدك آنجاست

چه دستي،

چه رقصي،

چقد هلهله بر پاست

چه خوابي ،

چه خطي چه كتابي

چرا رنگ كتابت شده آبي؟

چه خوابي،

عجب چشمه آبي

پر از اردك و ماهي


[ بازدید : 217 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ يکشنبه 27 دی 1394 ] [ 22:14 ] [ یحیی صدیقی ]

با شکوه


آه تو در باران چقدر می توانی با شکوه باشی!

به خورشید نگاهت می اندیشم

به رنگین کمانی که از چشم های تو به کوچه می افتد ...


[ بازدید : 195 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ يکشنبه 27 دی 1394 ] [ 22:12 ] [ یحیی صدیقی ]

آشيانه ي قاصدك


چشم هايم به در است و دستم به آسمان

دلم را آشيانه ي قاصدك ها كرده ام

شايد پيام تو را برايم هديه بياورند


[ بازدید : 203 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ يکشنبه 27 دی 1394 ] [ 22:11 ] [ یحیی صدیقی ]

اشك


مغرورانه اشك ریختیم چه مغرورانه سكوت كردیم

چه مغرورانه التماس كردیم چه مغرورانه از هم گریختیم

غرور هدیه شیطان بود و عشق هدیه خداوند

هدیه شیطان را به هم تقدیم كردیم

هدیه خداوند را از هم پنهان كردیم


[ بازدید : 216 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ چهارشنبه 23 دی 1394 ] [ 13:39 ] [ یحیی صدیقی ]

ابوالحسن خرقانی عارف بزرگ قرن چهارم و پنجم هجری


نقلی از ابوالحسن خرقانی عارف بزرگ قرن چهارم و پنجم هجری

شیخ ابوالحسن خرقانی در روستایی به نام قلعه نو خرقان در 24 کیلومتری شمال شاهرود در بخش بسطام آرمیده است.

1-گفته می شود شیخ ابوالحسن بر سردر خانقاه خود چنین نوشته بود "هر که در این سرا در آید نانش دهید و از ایمانش مپرسید، چه آنکس که به درگاه باریتعالی به جان ارزد البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد


[ بازدید : 231 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ يکشنبه 20 دی 1394 ] [ 17:06 ] [ یحیی صدیقی ]

یک داستان قشنگ به نام فرشته کوچک


در مطب دکتر به شدت به صدا در آمد

دکتر گفت : در را شکستی ! بیا تو ...

در باز شد و دختر کوچولوی نه ساله ای که خیلی پریشان بود به طرف دکتر دوید و

گفت : آقای دکتر ! مادرم ! مادرم ! و در حالی که نفس نفس میزد ادامه داد : التماس

میکنم با من بیایید، مادرم خیلی مریض است.

دکتر گفت : باید مادرت را اینجا بیاوری

من برای ویزیت به خانه ی کسی نمیروم

دختر گفت : ولی دکتر ، من نمیتوانم

اگر شما نیایید او میمیرد !

و اشک از چشمانش سرازیر شد

دل دکتر به رحم آمد و تصمیم گرفت همراه او برود.

دختر ، دکتر را به طرف خانه راهنمایی کرد ،جایی که مادر بیمارش در رختخواب افتاده بود.

دکتر شروع کرد به معاینه و توانست با آمپول و قرص ، تب او را پائین بیاورد و نجاتش دهد .

او تمام شب را بر بالین زن ماند ، تا صبح که علایم بهبودی در او دیده شد.

زن به سختی چشمانش را باز کرد و از دکتر به خاطر کاری که کرده بود تشکر کرد.

دکتر به او گفت : باید از دخترت تشکر کنی ، اگر او نبود حتما" میمردی !

مادر با تعجب گفت : ولی دکتر ، دختر من سه سال است که از دنیا رفته !

و به عکس بالای تختش اشاره کرد.

پاهای دکتر از دیدن عکس روی دیوار سست شد.این همان دختر بود !

یک فرشته ی کوچک و زیبا...


[ بازدید : 192 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ يکشنبه 20 دی 1394 ] [ 14:26 ] [ یحیی صدیقی ]
ساخت وبلاگ تالار نمای چوبی چوب نما مشاور گروپ لیزر فوتونا بلیط هواپیما تهران بندرعباس اسپیس تجهیزات عقد و عروسی تعمیر کاتالیزور تعمیرات تخصصی آیفون درمان قطعی خروپف اسپیس فریم اجاره اسپیس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]