وزن دعای خالص زن


زنی با لباسهای کهنه و نگاهی مغموم، وارد خواروبار فروشی محل شد و با فروتنی از فروشنده خواست کمی خواروبار به او بدهد.
وی گفت که شوهرش بیمار است و نمی­تواند کار کند، کودکانش هم بی­ غذا مانده­ اند.
فروشنده به او بی­ اعتنایی کرد و حتی تصمیم گرفت بیرونش کند. زن نیازمند باز هم اصرار کرد. فروشنده گفت نسیه نمی­دهد.
مشتری دیگری که کنار پیشخوان ایستاده بود و گفت و گوی آن دو را می­شنید به فروشنده گفت: ببین خانم چه می­خواهد خرید او با من.

فروشنده با اکراه گفت: لازم نیست، خودم می­دهم!
- فهرست خریدت کجاست؟ آن را بگذار روی ترازو، به اندازه وزنش هر چه خواستی ببر !
زن لحظه­ای درنگ کرد و با خجالت، تکه کاغذی از کیفش درآورد و چیزی روی آن نوشت و آن را روی کفه ترازو گذاشت.
همه با تعجب دیدند که کفه ترازو پایین رفت.
خواروبار فروش باورش نمی­شد اما از سرناباوری، به گذاشتن کالا روی ترازو مشغول شد تا آنکه کفه ها با هم برابر شدند.
در این وقت؛ فروشنده با تعجب و دلخوری، تکه کاغذ را برداشت تا ببیند روی آن چه نوشته است.
روی کاغذ خبری از فهرست خرید نبود، بلکه دعای زن بود که نوشته بود:
ای خدای عزیزم! تو از نیاز من باخبری، خودت آن را برآورده کن.
فروشنده با حیرت کالاها را به زن داد و در جای خود مات و مبهوت نشست.
زن خداحافظی کرد و رفت و با خود اندیشید:
فقط خداست که می­داند وزن دعای پاک و خالص چقدر است...

برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در انتهای کمال بنگر که تو چگونه می افتی...


[ بازدید : 290 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]
[ شنبه 17 آبان 1393 ] [ 18:03 ] [ یحیی صدیقی ]
نام :
ایمیل :
آدرس وب سایت :
متن :
:) :( ;) :D ;)) :X :? :P :* =(( :O @};- :B /:) =D> :S
کد امنیتی : ریست تصویر
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]