انزجار
کلاس
پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست
که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود
آن هم به سه دلیل :
اول آنکه کچل بود،
دوم اینکه سیگار می کشید
و سوم که از همه تهوع آورتر
بود اینکه در آن سن و سال، زن داشت
چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،
آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه
زن داشتم ، سیگار می کشیدم و کچل شده بودم.
وتازه فهمیدم که خیلی اوقات آدم
از آن دسته چیزهای بد دیگران که ابراز انزجار می کند
ممکن است در خودش بوجود آید
[ بازدید : 190 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]