گاهی اوقات به خودمون خیلی سخت میگیریم،واسه هر چیز بی ارزشی دلهره داریم
یادتون میاد زنگ ریاضی، خدا خدا میکردیم زنگ زود تر بخوره
یا خدا کنه معلم اسم منو نخونه یا میشمردیم چند نفر دیگه نوبت من میشه!
کمی بزرگتر شدیم همین دلهره ها باهامون بود
ولی العان که بهشون نگاه میکنیم
میبینیم که چه بیهوده نگران بودیم،
زندگی با تمام لحظات خوب و بدش میگذره
و تنها خاطره هاست که می مونه...